هم زمان شدن عروسي و كلاس بنده
چهارشنبه يعني فردا ، برا عروسي پسر عموي مامان دعوت بوديم . وقتي مامان به من گفت نگار عروسي دعوتي گفتم من شرمنده نميتونم بيام كلاس دارم . ديدم روي كارت اسم مامان رو نوشته و كنارش نوشته .... و دختر گرامي . خوشحال شدم گفتم مامان ، اسم نبردن كه . دختر گرامي من نيستم ، نگين هست ، دوتايي برين . نگين گفت اصلا حرفشم نزنين من كلاس زبان دارم خودشم كلاس فشرده كه اگه يه جلسه نرم ، 10 جلسه عقب ميفتم . خ لاصه اين شد كه مامان زنگ زده به عموش گفته ما يكي از كارتهاتون رو مياريم پس بديم تا اگه مهمون ديگه اي داشته باشين دعوت كنيد . عموي مامان هم بدجوري ناراحت شده كه يعني چه ؟؟؟ نگار بايد ...