عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

هم زمان شدن عروسي و كلاس بنده

چهارشنبه يعني فردا ، برا عروسي پسر عموي مامان دعوت بوديم . وقتي مامان به من گفت نگار عروسي دعوتي گفتم من شرمنده  نميتونم بيام كلاس دارم .    ديدم روي كارت اسم مامان رو نوشته و كنارش نوشته .... و دختر گرامي . خوشحال شدم گفتم مامان ، اسم نبردن كه . دختر گرامي من نيستم ، نگين هست ، دوتايي برين .  نگين گفت   اصلا حرفشم نزنين من كلاس زبان دارم خودشم كلاس فشرده كه اگه يه جلسه نرم ، 10 جلسه عقب ميفتم  . خ لاصه اين شد كه مامان زنگ زده به عموش گفته ما يكي از كارتهاتون رو مياريم پس بديم تا  اگه مهمون ديگه اي داشته باشين دعوت كنيد . عموي مامان هم بدجوري ناراحت شده كه يعني چه ؟؟؟ نگار بايد ...
14 مهر 1394

عكس بهترين دختر فاميل

و اينم عكس يكي از دختر هاي فاميلمون كه از بقيه دخترها ، قشنگتر ، خوشگلتر ، نازتر ، مهربون تر ، مظلوم تر ، ديگه. ...ديگه....   بذا  فك كنم  .  آها جونم براتون بگه :خانوم تر ، كدبانو تر ، با سليقه تر،   بهترتر ، ماه تر ، خوب تر ، اصلا  بهتر  بگم  همه ي خوبي هاي جهان جمع شده در اين دختر :     حالا اين دختر خانوم با اين همه صفات خوب كه شمردم براش ، نسبتش با عرفان جونم چيه ؟؟؟؟ . . . .  اين دختر خانوم چند تا نسبت اساسي داره با عرفان . كه به طور خلاصه به  چند موردش اشاره مي كنم  : 1- نوه ي مادربزرگ مامانش 2- خواهرزاده ...
13 مهر 1394

آنتي ويروس

              ديروز صبح كه عرفان از خواب بيدار شد گفت مامان گلوم  يه كوچولو درد داره .  گفتم اگه صبحانه بخوري و بعدش با آب نمك قرقره كني خوب ميشه . بعد از صبحانه ديدم عرفان تبلتو گرفته دستش و دهنشو باز كرده و تبلتو چسبونده به دهنش . از كارش تعجب كردم و گفتم اين چه كاريه ؟؟؟ گفت مامان آنتي ويروس تبلتمو باز كردم ،  ميخوام ببينم اين آنتي ويروس ميتونه ويروسهاي گلوي منم  پيدا كنه ؟؟؟؟ من: 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 عرفانم  تو فقط گاهی برام بخند تو که می خندی دنیای جهنمی بهشت موعود می شه برام تو فقط گاهی برام بخ...
11 مهر 1394

عكس عرفان در گوشي بابام

اين عكسا تو گوشي بابا بود كه نمي دونم چه وقت بابا و عرفان دوتايي رفتن ائل گلي و بابا از عرفان عكس گرفته از شواهد پيداست كه واس ورزش صبحگاهي رفتن اونجا اما مسئله اي كه ذهنمو درگير كرده  اينه كه  چرا عرفان  با كفش تابستوني رفته ورزش عايا ؟؟                             عرفان گلم :  ای زندگـــــــی و  تن و توانم همه تو جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی، ازآنی همه من من نیست شدم در تو، ازآنم همه تو ...
9 مهر 1394

عرفان و هليا

                                    صبح روز عيد قربان كه رفته بوديم خونه ي عمه ام واس ديدن مادربزرگم كه اونجا بودن . هليا جون( نوه ي عمه ام )  از عرفان ما خوشش اومد و همش كنار عرفان  نشست . ( بس كه پسر من طرفدار داره فك كنم كانديدا  بشه رأي بياره  )                                                             &n...
8 مهر 1394

جلد كردن كتابهاي كلاس پنجم عرفان

عرفان عزيزم : آرزویم این است که دلت خوش باشد، نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند،  نشود غصه دمی نزدیکت، لحظه هایت همه زیبا باشند، از خدا می خواهم که تو را سالم و خوشبخت بدارد همه عمر و نباشی دلتنگ                                           وقتي داشتم كتاباي عرفانو جلد ميگرفتم ياد  كتاب دفترهاي خودم افتادم كه مامانم برام جلد ميگرفت  منم مينشستم كنارش و كتابو ميگرفتم تا مامان راحت تر بتونه چسب بزنه .   آره خوب يادمه قديما يكي از...
5 مهر 1394

روز عيد قربان 94

روز عيد قربان خاله وحيده اينا  گوسفند قربوني كرده بودن  و به همين مناسبت آبگوشت درستيده بودن و  جمعه نهار ،  همه رو دعوت كرده بودن ويلاي عمو محمد واس صرف آبگوشت  . تعدادمون زياد بود و آبگوشت رو در قابلمه ي بزرگ درستيده بود كه من ديدم بهترين فرصته يه عكس از آبگوشت بگيرم و بذارم در وبم  تا  اونايي كه ميگن آبگوشت با لپه و مرغ درست ميشه بيان و  ببينن كه از قديم الايام آبگوشت با نخود وگوشت درست ميشه : عرفانم همش يا مشغول بازي  واليبال بود  كه  اجازه نميداد ازش  يه عكس درست و درمون بگيرم             ...
4 مهر 1394

روز اول مهر

در بنفشه زار چشم تو من زبهترین بهشت ها گذشته ام من به بهترین بهار ها رسیده ام ای غم توهمزبان بهترین دقایق حیات من لحظه های هستی من از تو پرشده ست...... عرفان جونم ورودت به كلاس پنجم مبارك اينم عكس هايي كه مامان روز اول( کلاس پنج )مدرسه از عرفان گرفته :             عرفان با همه ي دوستهاي پارسالش در يك كلاس افتادن لباس فرم مدرسه ي امسال عرفان بر خلاف سال هاي قبل كه همش پارچه اي  يا كتاني بود ، امسال شلوارشون لي سرمه اي  و   ژاكتش  كاموايي هست كه به نظر من خيلي فكر خوبي هست و صبح ها كه هوا سرده  ...
4 مهر 1394