عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

جلد كردن كتابهاي كلاس پنجم عرفان

عرفان عزيزم : آرزویم این است که دلت خوش باشد، نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند،  نشود غصه دمی نزدیکت، لحظه هایت همه زیبا باشند، از خدا می خواهم که تو را سالم و خوشبخت بدارد همه عمر و نباشی دلتنگ                                           وقتي داشتم كتاباي عرفانو جلد ميگرفتم ياد  كتاب دفترهاي خودم افتادم كه مامانم برام جلد ميگرفت  منم مينشستم كنارش و كتابو ميگرفتم تا مامان راحت تر بتونه چسب بزنه .   آره خوب يادمه قديما يكي از...
5 مهر 1394

روز اول مهر

در بنفشه زار چشم تو من زبهترین بهشت ها گذشته ام من به بهترین بهار ها رسیده ام ای غم توهمزبان بهترین دقایق حیات من لحظه های هستی من از تو پرشده ست...... عرفان جونم ورودت به كلاس پنجم مبارك اينم عكس هايي كه مامان روز اول( کلاس پنج )مدرسه از عرفان گرفته :             عرفان با همه ي دوستهاي پارسالش در يك كلاس افتادن لباس فرم مدرسه ي امسال عرفان بر خلاف سال هاي قبل كه همش پارچه اي  يا كتاني بود ، امسال شلوارشون لي سرمه اي  و   ژاكتش  كاموايي هست كه به نظر من خيلي فكر خوبي هست و صبح ها كه هوا سرده  ...
4 مهر 1394

آماده شدن عرفان برا رفتن به مدرسه - روز اول مهر

اينم از چهارشنبه اول مهر كه عرفان مثل سال قبل مونده بود خونه ي بابا و با تشريفات كامل رفته بود مدرسه : نگين صبحي بعد از اينكه عرفان لباس هاي مدرسه اش رو پوشيده ازش عكس گرفته و مامان هم از زير قرآن ردش كرده و براش صدقه گذاشته كنار  بعدم صبحونه ي عرفان رو دادن و براش شير و كيك خريدن گذاشتن كيفش  . بايد اعتراف كنم كه اگه عرفانو از  خونه ميبردم مدرسه خيلي از اين كارها يادم نبود . آخه نه كه چهار ماه تعطيل بود ، از عادت در اومدم كه بچه رو چطور  بفرستم مدرسه  اينم بابا كه منتظر نشسته تو ماشين تا مامان و عرفانو ببره مدرسه و بعدم خودش بره مدرسه ي خودش  مامان ، با...
4 مهر 1394

ترم دوم زبان

عرفان جونم ترم اول زبان رو در كانون تموم كرد و برا ترم دوم ثبت نامش كردم . چند روز پيش  كه با نگين رفته بودم بيرون ، نگين گفت نگار عرفان خيلي  دركش بالاس و خيلي به فكرته  . گفتم چطور مگه ؟؟ نگين اينطور تعريف كرد كه :  عرفان  دوسه روز پيش اومد پيشم كه خاله دعا كن نمره ي زبانم 100 بشه و بتونم از تخفيف شهريه زبان استفاده كنم  . منم گفتم  ايشالا 100 ميشي اما خب خاله  حالا اگه 100 هم نشدي ، نشدي . هيچي نميشه . ميگه عرفان  گفت نه نگين عاخه ميدوني چيه ؟؟؟ اقساط بابا خيلي زياده و نميرسه شهريه ي منو بده  و پول شهريه ي  مدرسه  و سرويسم  همش  به عهده ي بيچاره ...
31 شهريور 1394
1