عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

روز اول مهر

1394/7/4 8:42
نویسنده : مامان گل پسر
547 بازدید
اشتراک گذاری

در بنفشه زار چشم تو

من زبهترین بهشت ها گذشته ام

من به بهترین بهار ها رسیده ام

ای غم توهمزبان بهترین دقایق حیات من

لحظه های هستی من از تو پرشده ست......

عرفان جونم ورودت به كلاس پنجم مبارك بوس

اينم عكس هايي كه مامان روز اول( کلاس پنج )مدرسه از عرفان گرفته :

           

عرفان با همه ي دوستهاي پارسالش در يك كلاس افتادن

لباس فرم مدرسه ي امسال عرفان بر خلاف سال هاي قبل كه همش پارچه اي  يا كتاني بود ، امسال شلوارشون لي سرمه اي  و   ژاكتش  كاموايي هست كه به نظر من خيلي فكر خوبي هست و صبح ها كه هوا سرده  اين ژاكت خيلي مناسبه و ديگه نياز نيست كت يا سوشرت ديگه اي از روش بپوشه فعلا . 

 ظهرم  مامان  باز  با نگين رفته مدرسه پيش عرفان  تا عرفانو سوار سرويس بكنه و بعد از اينكه ماشين و راننده ي سرويس رو شناسايي كرده  زودتر از عرفان و سرويسش  خودشونو رسوندن محوطه ي مجتمع تا هم ببينه چه مدت طول كشيده تا سرويس، عرفانو برسونه خونه و هم اينكه عرفان موقع پياده شدن از سرويس  با ديدن مامان و نگين خوشحال بشه . (سرويسش يه پرشياست كه تعداد بچه ها با عرفان  پنج نفرن ) سبز

بعد كه عرفان  از سرويس پياده شده ، بر داشتنش و  با خودشون بردن خونه شون و منم رسيدم ديدم عرفان نيست  به مامان زنگ زدم كه مگه عرفان با سرويس  نيومده ؟؟؟؟ مامان ميگه چرا با سرويس اومد اما دلمون نيومد مابريم و  تا اومدن تو بچه رو تنها بذاريم . غمناک

از شنبه تا چهارشنبه من و عرفان همزمان ،  يا با يكي دو دقيقه اين ور اون ور  ميرسيم خونه( حدود دو و نيم)  اما چهارشنبه ها يه ساعت زودتر مياد  يعني ساعت  يك ونيم رسيده محوطه  و مامان اينا دلشون نيومده  برن و عرفان يه ساعت تو خونه تنها باشه  . سوت

مامان گلم دستت درد نكنه كه عرفان رو بردي مدرسه  و ازش عكس هم انداختي . دستت رو مي بوسم مامان گلم بوس

مادر عزيزم : می خواهم دنیا را بدهم برایم تنگ کنند به اندازه “آغوش” تو، تا وقتی به آغوشت میرسم بدانم همه دنیا از آن من است.
 

پسندها (3)

نظرات (0)