بهترین تولد
دیروز تولدم بود و مامان و بابا و رضا و عرفان و نگین و آقا ناصر همگی امروز رو برام به یاد موندنی کردن . ممنونم از همه ی عزیزانم کیک رو خودم پختم . یادمون رفته بود شمع بخریم . عرفان و نگین و آقاناصر هرچی شمع تو خونه بود رو گذاشتن رو کیکم مامانم از ظهر که من رسیدم خونه شون دیدم در تدارک افطار هست و سعی میکنه غذاهایی رو درست کنه که من دوست دارم . عصری رضا منو برد بیرون تا برام کادو بخره که برگشتنی دیدم سفره ی افطار رو در ایوان باز کردن و عرفان و نگین و آقا ناصر تراس رو تززین کردن و بادکنک آویزون کردن و کادو هام رو چیدن روی میز . خیلی خوشحال شدم . شب خوبی بود . ممنونم که باعث شدین روز تولدم برام به ی...