عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

روز معلم سال 96

1396/3/9 11:45
نویسنده : مامان گل پسر
163 بازدید
اشتراک گذاری

روز معلم عرفان گفت برا باباجون ( كه الان شش سال هست زحمت تدريس رياضي من رو  دوشش هست) گل بخريم و ببريم .

                                     0-025.gif

رفتيم جلوي گلفروش جاي پارك نبود و من نتونستم از ماشين پياده بشم . گفتم عرفان ميتوني بري اون طرف خيابون و گل بخري گفت آره مامان .مرسي كه اجازه ميدي من تنهايي گل ها رو انتخاب كنم .  با اشتياق هرچه تمام تر داشت از ماشين پياده ميشد كه گفتم صبر كن پول بدم . يه نگاه معنا داري كرد و گفت مامان من خودم مرد شدم  و  خودم پول دارم . نميتونم بگم اون لحظه چه حس خوبي داشتم .متنظر (خدا رو هزاران بار سپاس گفتم به خاطر اينكه عرفان رو به من هديه داده )

چشمم به در  مغازه گلفروشي بود تا ببينم عرفان چه جور دسته گلي خواهد خريد كه ديدم عرفان با خوشحالي بيرون اومد و اين دسته گل دستش بود :

وقتي سوار ماشين شد گفتم به به چه دسته گل قشنگي . خودت انتخاب كردي يا آقاي گلفروش كمكت كرد ؟؟؟

گفت مامان به آقاي گلفروش گفتم بابابزرگم  معلم هست و  دائم با من رياضي كار ميكنه . يه دسته گل ميخوام  كه در شاءن بابابزرگ عزيزم باشه و (زياد هم گرون نباشهخندونک) اين جمله از يك پسر اقتصادي اصلا بعيد نيستخنده .

(ميگه آقاي گلفروش گفت امروز چون روز معلم هست گلهاي رز رو  تا ظهر تموم كرديم و تعداد كمي گل در مغازه مونده  كه عرفان بينشون اين گل ها رو انتخاب كرده بوده . )

كلي قربون صدقه اش رفتم و بعد كه رسيديم پيش بابا  و بعد از تقديم گل  ، اين پسمل آبرو برام نذاشت و  همش ميگفت باباجون خودم پولش رو دادم هااااااااااااااااااااا  .يه وخ فك نكني از مامان پول گرفتم . اونقد گفت  و گفت كه آخر سر كه  داشتيم ميومديم بابا پولي به عنوان جايزه  برا نمراتش  كه از پول دسته گل هم بيشتر بود بهش داد قه قهه ( با خودم گفتم حيف اون موقع  كه گفتي   مامان من ديگه مرد شدم،  من اونهمه افتخار كردمخندهخنده)

خب چه ميشه كرد . عرفانه ديگه محبتبوس

                                      09o98.gif

عرفان خوبم : میخواهم بدانی که عاشق توام ،  میخواهم بدانی که دوستت دارم ، حسی که رنگ قلب تو را دارد!

اينم شيرينيهاي نگين كه از امسال خانم معلم شده :

              

پسندها (1)

نظرات (0)