عكس هاي سه چهار قبل كه از نگين سرقت كردم
عكس هاي سه چهار قبل كه از نگين سرقت كردم باز چند تا عكس از نگين كش رفتم و بهانه اي شد برا اينكه برات پست بنويسم :
اينا عكس هاي تولد شش سالگيت هست كه تو خونه ي قبلي باباجون اينا هست . فقط خودمون بوديم و عمو محمد و خاله مهين و سايه و سينا :
لباس تولدت همون لباس سفيدي هست كه در دو عكس اول تنت هست و اين پيراهن كه در عكس بالا دستت هست كادوي خاله مهين بود كه پوشيدي و خوشت اومد و درش درنياوردي :
اينم تولد هفت سالگيت تو خونه ي فعلي باباجون اينا كه چون روز سوم فروردين هست و اون روز باباجون اينا به دوستان و اقوام گفته بودن خونه هستن و همه ميومدن عيد ديدني ، تو طبقه ي وسط رو با کمک نگين و باباجون تزئين كرده بودي و عيد ديدني طبقه ي بالا بود و هركس ميومد چون مي دونست تولد تو سوم فروردين هست و برات كادو مياوردن كه تو هم كادو ها رو يك يك ميگرفتي و مي بردي ميذاشتي زير ميز ولي نميذاشتي كسي از در طبقه ي وسط خونه ي باباجون بياد داخل . خيال ميكردي اگه كسي بياد و ببينه تولدت هست نميره خونه شون و ماندگار ميشه . كادو رو ميگرفتي و ميگفتي خب اينجا نشيمن هست، پذيرايي مون طبقه بالاست بفرماييد بريد بالا .خدافظ به سلامت . تولدم شروع نشده . شب شروع میشه .
اينم شب كه بازديد عيد تموم شده بود و مهمونا رفته بودن و مهموناي تولد كه كيميا اينا بودن اومدن :
