عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

عرفان در روز تاسوعا

1394/9/1 1:44
نویسنده : مامان گل پسر
407 بازدید
اشتراک گذاری

امسال هم مثل سالهای قبل عرفان  انتظار روز تاسوعا رو میکشید که بره مسجد نزدیک خونه ی بابا اینا و بالاسر شمع ها باشه .( یه جورایی میشه گفت مدیر عامل  شمع روز تاسوعای مسجد بشه خندونک).

این عکسو من به زور تو پاگرد خونه ی بابا انداختم .میگفت وقت ندارم برا عکس . الان دیرم میشه یه نفر دیگه جای من میره اونجا مسئول میشه . میگفت خودم نوکر امام حسینممحبت

برا عرفان پیراهن مشكي خريده بوديم که فقط اونو پوشيده بود و از روش هيچي نميپوشيد . من كلللللللللللللللي حرص خوردم و ماجراها داشتيم تا تونستم اين سوشرت رو تنش كنم . ( به قول شاعر كه ميگه بسي رنج بردم در اين سال سي بدبو)  هر كار ميكردم نه كلاه ميذاشت سرش  نه اين مشكي سر  رو مي بست دور سرش و  نه چيزي از روي پيرهن مشكي  ميپوشيد ميگفت اين سوشرت طرح و نقشه ي قرمز و آبي داره و من نميتونم روز تاسوعا اينو بپوشم . کاپشنش هم كرمي بود كه اونو ميگفت حرفشم نزن. عمراً اگه بپوشم .  آخرش به زور و مصيبت تونستم تا اين حد لباس بپوشونم كه سرما نخوره .شاکی

                         

                     

پسندها (2)

نظرات (0)