عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

ثبت نام عرفان در مدرسه نمونه دولتي

1396/5/7 10:23
نویسنده : مامان گل پسر
598 بازدید
اشتراک گذاری

امسالم به لطف و ياري خداوند مهربون ، عرفان كلاس ششم رو تموم كرد . امسال سخت ترين و حساس ترين سال تحصيليش  بود . به خاطر برگزاري آزمون ورودي مدارس تيزهوشان و  نمونه دولتي ،  وقت آزاد كمتري داشت. معلمش اونقدر كتاب كمك درسي گفته بود بخريم كه من وقتي برا كنكور درس ميخوندم اينهمه كتاب نداشتم. ( كتابهاي مبتكران و مهندس فتحي و كرك و ديل و  واله و.......)

 اوايل ارديبهشت ماه بود  كه آزمون تيزهوشان برگزار شد و  گفتن نتايجو بعد از آزمون نمونه دولتي  اعلام خواهند كرد. 

از آخر ارديبهشت ماه كه ابتدايي ها  تعطيل شده بودن و بچه ها در محوطه بازي ميكردن عرفان دلش ميخواست باهاشون بازي كنه اما من اجازه نميدادم و ميگفتم عزيزم تو بايد درس بخوني و تست بزني .

دلم براش خيلي ميسوخت كه مجبورش ميكردم بشينه و درس بخونه ( حتي شده به صورت تلفني و كنترل از راه دورخندونک) . بخشي از كتاب رو براش تعيين ميكردم و ميگفتم بخون تا من از سر كار برگردم ازت بپرسم . وقتي  ازش درس ميپرسيدم اونقدر  خوب جواب ميداد كه لذت ميبردم . همه ي جدولها و پاورقي ها و نقشه هاي جغرافي و... رو ازبر بود .

بهش ميگفتم  خدا  هر بنده  اش رو كه زحمت بكشه بي مزد نميزاره . ميگفتم تو كه اينهمه تلاش ميكني حتما نمونه قبول خواهي شد و هي بهش روحيه ميدادم و از جايزه هايي كه بعد از قبولي براش خواهيم خريد ميگفتم . اما ته دلم نگران بودم كه خدايا اگه قبول نشه چيكاركنم ؟ اگه افسرده بشه چيكار كنم ؟ نميخاستم عرفان غصه بخوره .

معلمشون ( خانم فرجادنيا) هم هي به خونه ي مامانم اينا زنگ ميزد و ميگفت نكنه عرفان مغرور بشه و بگه بلدم و درس نخونه. همش راهنمايي ميكرد و به مامان سفارش ميداد كه عرفان كدوم كتابا رو بيشتر بخونه . ( حالا خودمم علتش رو نميدونم كه چرا به خودم زنگ نميزد و به خونه مامان زنگ ميزد خندونک) عرفان در تمامي مسابقات علمي كه تو مدرسه شون برگزار ميشد يا نفر اول بود يا نفر دوم و وقتي من زياد گير ميدادم درس بخون ميگفت مامان من همه چي رو بلدم اينم سند .چشمک

 بالاخره  9 تيرماه  شد و روز امتحان نمونه دولتي رسيد و عرفانو برديم برا امتحان . منم بيرون مدرسه ايستاده  بودم و دعا ميكردم ( اون لحظه حال مامانم رو فهميدم كه وقتي من سرجلسه كنكور  بودم چي كشيده ترسو) .  وقتي امتحانش تموم شد هم عرفان و هم من نفس راحت كشيديم  و گفتيم هر چي بود تموم شد و از فردا ديگه گردش و تفريح و تلويزيون و بازي و مهموني ازدم  آزاااااااااااد . جشنجشنجشن

 بعد از امتحان ، ديگه بايد منتظر جواب مينشستيم .  من و بابام خيييييييييييييييييلي اميدوار بوديم كه عرفان از تيزهوشان قبول خواهد شد اما وقتي نتايج اومد در كمال ناباوري ديديم تيزهوشان قبول نشده غمگین. من خيلي ناراحت شدم و  غصه ها خوردم اما عرفان عين خيالش نبود و ميگفت مامان نگران نباش من نمونه دولتي قبولم . اما از اونجايي كه تيزهوشان رو هم ميگفت خوب دادم و قبول نشد ، من نگران بودم كه نكنه نمونه هم قبول نشه و همش استرس داشتم . ترسو

اما به لطف و ياري خدا گفته ي عرفان درست از آب دراومد و نمونه قبول شد و چند روز پيش از مدرسه زنگ زدن كه خانم  فردا مداركتون  رو بياريد برا ثبت نام و   عرفان و بابا و مامانم سه تايي رفتن تا ثبت نام رو نهايي كنن . من قبولي عرفان را مديون زحماتي هستم كه باباي گلم برا عرفان كشيده . به قول عمه ي عرفان ،قبولي عرفان رو بايد به بابام تبريك گفت نه به عرفان ( بابا جونم دست گلت درد نكنه محبت)

خدايا ممنونم ازت . خدايا شكرت كه زحمتهاي عرفان و بابام رو بي نتيجه نذاشتي.محبت

   

همون شب به خاطر قبولي عرفان ، همراه عمو محمد اينا و نگين اينا همگي رفتيم  شام ائل گلي  و  تو سفره خونه سنتي نشسته بوديم كه يه  خواننده با تار  وارد شد و با خوندن آهنگ تركي روحيه مون رو تازه كرد .

عمو محمد و بابا  بهش پول ميدادن و ميگفتن بخون به خاطر سلامتي عرفان و اون بيچاره هم هر چي بلد بود خوند . بعد از شام هم رفتيم يه جايي نشستيم  و كيكي رو كه خودم پخته بودم همراه چاي خورديم

http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/cakesmileyf.gif

و در كل يه شب به ياد موندني شد برامون .

عمو محمد  براي جايزه ي عرفان ،دو تا تراول داد و نگين اينا هم براش ديكشنري انگليسي آكسفورد رو كه ميخواست خريده بودن . بابام هم قراره براش گوشي بخره . اون يكي بابا بزرگش هم تبلت  و منه بيچاره هم دوچرخه .چشمک به عمه ها و عموش و بقيه كه ميپرسن جايزه چي بخريم برات ؟ميگه شما زحمت نكش هيچي نميخواد بخري فقط پولش رو بدي كافيهخندونک .

خدايا ممنونم كه دل ما رو شاد كردي . ايشالا دل تمامي بنده هات شاد باشه.     

                            

پسندها (3)

نظرات (0)